خدا علي را کرده علي دايي نه اين آدم هاي سياسي خبر(همه چیز از همه جا)
.:: Your Adversing Here ::.
? ?

خدا علي را کرده علي دايي نه اين آدم هاي سياسي

چند روز بعد از اتفاقات مشهد و برخورد نامناسب طرفداران ابومسلم با خداداد عزيزي، او سفت و سخت از اين برخوردها انتقاد مي کند. خداداد معتقد است، آنها که از ابومسلم دور افتاده اند مي خواهند به از طريق ضربه زدن به او، اين تيم را ناکار کنند. بخشي اعظمي از مصاحبه صرف همين بحث شد اما در پايان درباره ماجراي علي دايي و مطرح شدن نام او در دادگاه اختلاس هم دقايقي حرف زديم.

*آقاي عزيزي! مشهد هستيد؟

نه، فعلا مسافرتم و در کنار تيم نيستم.

*هنوز روزنامه ها درباره اتفاقات تمرين ابومسلم مي نويسند و برخورد بدي که طرفداران با شما داشتند. گويا خيلي هم دلخوريد.

مگر مي شود دلخور نبود اما کلا اتفاقاتي که افتاد اهميت زيادي نداشت. در فوتبال ايران اين چيزها طبيعي است فقط من نمي دانم چرا ليدرها و تماشاچي ها مي خواهند براي تيم مربي و بازيکن تعيين کنند. متاسفانه درفوتبال ما اين مسئله جا افتاده. وقتي ليدر به خودش جرات مي دهد يقه علي دايي را بگيرد، بايد چه توقعي داشت؟

*چرا ليدرها اينقدر بايد در فوتبال قدرت بگيرند؟ در اغلب تيم ها اين معضل وجود دارد.

به نظر من معزل اصلي را را مديران به وجود آوردند البته نه همه آنها. متاسفانه برخي از مديران به دليل شرايط خاصي که دارند، براي بهتر شدن موقعيت شان به ليدرها باج مي دهند. اين ليدرها هم که عادت کرده اند به باج خواري و وقتي پول نگيرند شروع مي کنند عليه آدم ها شعار دادند. يک عده از مديران ما سياسي هستند و وقتي وارد فوتبال مي شوند، بايد به ليدرها باج بدهند تا هوايشان را داشته باشند. به همين خاطر خيلي با بوقچي ها کنار مي آيند. مربي تعيين مي کنند و حتي درباره بازيکن ها حرف مي زنند و مي گويند فلاني نبايد باشد. در همه جاي دنيا ليدر هست ولي هيچکدام شان از باشگاه پول نمي گيرند. اصلا اينطوري نيست که بگويند ما تشويق مي کنيم، بايد پول بدهيد. هرکس علاقمند است، مي آيد به استاديوم و تيم را تشويق مي کند. خيلي جالب است در همه جا دنيا باشگاهها درآمدزايي مي کنند از فوتبال، در ايران ليدرها از فوتبال پول در مي آورند! من سه سال در آمان بازي کردم و شاهد بودم در اين سه سال طرفدارها با خريدن لباس، شال تيم و... و همينطور با حضور در رستوران باشگاه و خيلي چيزهاي ديگر، به باشگاه کمک مالي مي کردند ولي در ايران باشگاهها که پول در نمي آورند هيچ، تازه به ليدرها هم پول مي دهند.

*ظاهرا ليدرها در مسايل فني هم دخالت مي کنند، درست است؟

کلا مديران اين بلا را سر فوتبال ما آوردند و اين آدم ها را باج خوار کردند. الان اکثر تيم ها با چنين مشکلي روبرو هستند. چند سال پيش من سرمربي يک تيم بودم. ليدرها هميشه سر تمرين بودند و يک بار به من گفتند: ما با تو خيلي خوب برخورد مي کنيم، بايد مي ديدي با مربيان ديگر چه مي کرديم. حتي ارنج تيم را قبل از بازي مي نوشتيم و مي داديم به مربي و مي گفتيم بايد اين ترکيب در بازي باشد. حتي مي گفتند مربي بازيکنان مورد نظر ما را مي خريد چون جو را مي شناختيم. من از شنيدن اين حرف ها تعجب کردم. گفتم آخر شما تماشاچي هستيد. فوتبال را تنها نگاه کرده ايد، بازي که نکرده ايد. متاسفانه در فوتبال اين ناهنجاري ها هست و ليدرها از اين کارها مي کنند. يک نفر هم که عليه شان موضع بگيرد، بايد شعار بخورد. اصلا هم استثنا قايل نيستند که اين از کجا آمده، چقدر زحمت کشيده، صداقت دارد يا درغگوست و کلک در کارش هست يا نه. به محض اينکه احساس مي کنند مخالف حرف هايشان هستند، سريع شعار مي دهند. حالا شعار حيا کن خيلي خوب است، فحش ناموس مي دهند...

*شما سال ها براي تيم ملي بازي کرديد و به هر حال در مشهد، براي خود اعتباري داريد. براي همه اين شعارها کمي عجيب است. اگر در شهر ديگري اتفاق مي افتاد، طبيعي بود.

قبلا هم براي من اتفاق افتاده است. روزي که به من فحش دادند، آقاي پيرواني، مهاجراني و قائم مقام باشگاه آمدند خانه ام و با من صحبت کردند که برگرد. من به پيرواني همين حرف را زدم. به او گفتم که دوست ندارم در مشهد باشم و وقتي از اين شهر بيرون مي روم حالا چه در تهران يا شهري ديگر، مردم چه فوتبالي و چه غير فوتبالي، از محبت شان من را شرمنده مي کنند. ولي در شهر خودم آدم ها اينطور با من رفتار مي کنند. جالب است بدانيد تنها شهري که در آن من فحش خوردم، مشهد بود. وقتي در سال 80 از دبي به پاس رفتم، همراه با اين تيم به هر شهري که رفتم به من محبت شد الا مشهد. به تبريز رفتيم، طرفداران برق، فجر، پرسپوليس، استقلال و حتي طرفداران اصفهاني حالا به خاطر زحماتم براي تيم ملي، به من خيلي محبت کردند و رفتار خوبي داشتند. در حد و توان شان تشويقم کردند با اينکه بازيکن حريف بودم ولي در شهر خودم و در بازي ابومسلم و پاس، تا توانستند به من فحش دادند. يک عده اي راهش را بلدند و مي دانند من به چه فحش هايي حساسيت دارم. يک عده هستند که دوست ندارند خداد در مشهد نباشد و جايگاهي نداشته باشد، به همين دليل شروع مي کنند به فحش دادن. يکسري شيطنت ها مي کنند. تازه برايم جالب بود که اگر من امسال سرمربي تيم مي شدم و ابومسلم بازي اولش را هم باخته بود، چکار مي کردند. من که مدير فني هستم و به قول معروف مدير فني هم سمتي الکي است و کلا نقشي ندارد. پس چطور مي شود اينطور عليه من شعار مي دهند؟!

*در مشهد چه کساني عليه شما هستند؟

ما مشهدي ها يک ضرب المثل داريم و مي گويم ديگي که براي ما نمي جوشد، کله سگ در آن باشد! من به اندازه خودم در مشهد دشمن ندارم. کساني که در ابومسلم نيستند، دوست ندارند اين تيم نتيجه بگيرد. يکي از راههاي ضربه زدن به تيم هم، من هستم. در حد توانم هميشه سعي مي کنم صادق باشم و با روراستي کار کنم. الان هم مي دانند که فصل تيم بستن است و من خيلي از اين نظر دارم به ابومسلم کمک مي کنم، به همين دليل دارند شعار مي دهند. با اينکه مدير فني هستم ولي آقاي پيرواني لطف کردند و به من اعتماد کردند تا تيم را خودم ببندم. من يک تشکر ويژه به غلام پيرواني بدهکار. البته غير از اين هم از او توقعي نداشتم ولي تا آخر عمرم مديونش هستم چون در روزي ها عليه من شعار دادند، به طرفداران و به خود من گفت اگر خداداد نباشد من هم در اين نيستم. واقعا متاسفم براي آن دسته از مشهدي ها که خواستان به خدادادي که از خودشان است، ضربه بزنند چون من جزيي از ابومسلم هستم. اينکه نقشه بکشيم خداداد را خراب کنيم، تاسف برانگيز است.

*چه کساني در مشهد عليه شما هستند؟

آدم هايي ناسالمي بودند که من آنها را از ابومسلم جدا کردم. هميشه حرفم را مي زنم و الان مي توانيد از مالک باشگاه و ساير مسولان بپرسيد که تا به حال حرف نادرستي زده ام؟اينها که به من ضربه مي زنند همان هايي هستند که در ديگ ابومسلم که برايشان نمي جوشد، دنبال کله سگ هستند. تعدادشان هم زياد است، چون جايي در اين تيم ندارند. هميشه هم سعي مي کنند که به اين فوتبال ضربه بزنند و فعلا راهکاري که دارن شعار دادن، ضايع کردن و جدا کردن خداداد از ابومسلم است.

*در ابومسلم مي مانيد؟

من تصميم گرفته بودم بروم ولي وقتي حشمت خان و آقا غلام و قائم مقام باشگاه آمدند، ديدم راست مي گويند. حشمت خان گفت يک عده مي خواهند تو را از ابومسلم دور کنند، چرا بايد بروي. بمان و قاطعانه کارت را انجام بدهد. من هم گفتم پس مي مانم. واقعا اظهار تاسف مي کنم که دو باري که در عمرم شعار خودم، توسط مشهدي ها بود. من سال من سال 67 5 سال با جان و دل براي ابومسلم بازي کردم. بعد قرار شد به خدمت سربازي بروم که به خاطر ابومسلم خدمت من به جاي دو سال شد 3 سال. جاي منتي هم نيست چون ابومسلم را دوست داشتم. من قرار شد براي خدمت سربازي به فتح بروم. پرونده ام را بردند تهران و گفتند بايد بيايي ولي من به خاطر علاقه ام، در مشهد ماندم تا جلوي پرسپوليس بازي کنم. يادم نمي رود هيچوقت. در کمد قايم شدم تا من را نبرند. بعد از بازي هم دستبند به دست من را بردند. رابطه من و ابوسلم اينطوري بود. بعد از سال ها که دوباره برگشتم و مربي تيم شدم، قراردادي نداشتم. سال دوم هم قرارداد سفيد بستم. همين الان هم سفيد امضا کرده ام. من در ابومسلم دنبال چيزي نيستم. طرف حسابم هم طرفداراني هستند که واقعا ابومسلمي اند. من عاشق اين باشگاه هستم و مي مانم. طرفداران اين را بدانند آدم هايي که مدعي اند، در ابومسلم دنبال چيز ديگري هستند. من به خاطر همين عشقم مانده ام و از اين تيم جدا نمي شوم. نيازي هم به پول ابومسلم ندارم. اگر هم امروز اين اتفاق ها مي افتد تقصير خود ابومسلمي هاست چون با يک باد کوچک سرما مي خورند و عاقلانه به وضعيت اين تيم نگاه نمي کنند. سرعا هم تحت تاثير قرار مي گيرند. اگر جايگاه ابومسلم اينجاست به چه دليل است؟ با همين رفتارها مرحوم حجازي را هم از ابومسلم فراري دادند.

*شما که هميشه حرفتان را صريح مي زنيد. نمي خواهيد بگوئيد اين آدم ها چه کساني هستند؟

خود طرفداران مي دانند ولي راجع به آنها فکر نکرده اند. تماشاگران فهيم مي دانند کي ميخواهد به تيم ضربه بزند. البته در همه جاي ايران همين است که طرفدارن زود تحت تاثير قرار مي گيرند. سکوهاي ابومسلم معمولا وقتي تيم يک بازي نتيجه نمي گيرد، منتظر يک کبريت هستند و يک جرقه. آدم هايي هم اين وسط زبل هستند و دارند از آب گل آلود ماهي مي گيرند. به نظرم طرفداران بايد خودشان را جمع و جور کنند تا سرنوشت اين تيم مثل پيام نشود که الان در دسته سوم بازي مي کند. آنهايي که در ديگ ابومسلم دنبال کله سگ هستند، برايشان مهم نيست تيم به کجا مي رود. طرفداران بايد عاقلانه فکر کنند. اگر کسي آمد پيشنهادي داشت، ديدند که غير منطقي است بايد با او برخورد کنند. ابومسلم براي نتيجه گرفتن به تماشاچيان نياز دارند. اگر قرار باشد با يک بازي انگ بي غيرت و اينها را به بازيکنان بچسبانند، درست نيست. نبايد با يک بازي قضاوت کنند.

*با اين شرايط بعيد نيست در آينده هم طرفداران عليه فرد ديگري شعار دهيد. فکر نمي کنيد ممکن است براي غلام پيرواني هم اين مشکل پيش بيايد؟

البته اين ماجراهاي اخير از يکطرف خوب شد. آنها که 35 سال است طرفدار ابومسلم بودند و در دوران بازيگري خود من هميشه حضور داشتند، بعد از مدت ها غيبت تصميم گرفته اند به تمرينات تيم بازگردند. آنها به خاطر همين افراد ناسالم ديگر به استاديوم نمي آمدند ولي تعدادي با من تماس گرفتند و گفتند که وارد گود خواهند شد. به نظر من حتي اگر ابومسلم هم نتيجه نگيرد، چنين اتفاقي براي شاغلام نمي افتد. مردم او را دوست دارند.

*سوال آخر هم خارج از بحث ابومسلم است و به علي دايي برمي گردد. اخيرا در دادگاه يکي از اختلاس ها نام دايي مطرح شده که همين مسئله باعث شد تا وي بگويد، مي خواهند به او ضربه بزنند. نظر شما در اين باره چيست؟

من راجع به اين قضيه حرفي ندارم. فقط از دوستان نزديکم شنيدم که چنين بحثي مطرح شد. اگر قرار است اسم علي دايي را با اينهمه بازي، بدون دليل بياورند بايد فاتحه اين فوتبال را خواند. اگر دايي واقعا اين کار را کرده، بايد مثل بقيه قانوني با او برخورد شود ولي اگر نکرده که من حدسم اين است که قطعا نقشي نداشته، بايد در اين فوتبال را تخته کنيم. اگر قرار است دايي را ضايع کنيم که شناسنامه فوتبال ماست، ديگر در اين فوتبال دنبال چه هستيم؟ ما مي گوئيم بايدفوتبال پايه را بسازيم. جوانان ما بايد زور بزنند که تا 50 سال آينده يکي مثل علي دايي در اين فوتبال پيدا شود. اينهمه در فوتبال ما هزينه مي شود، بايد يکي بيايد که مثل دايي فوق ستاره باشد. اگر قرار است دايي را خراب کنيم، ديوانه ايم؟ اصلا دنبال چي هستيم؟

*او معتقد است که کار سياسي هاست..

هر کسي اگر بدون مدرک پشت اين کار است، بايد برايش تاسف خورد. دايي براي ما کم افتخار نياورده. الان ايران را با اسم دو سه نفر مي شناسند. اگر قرار باشد با آدم هاي سياسي با علي دايي که بين المللي است، اينطور برخورد کنند، واقعا ديگر نمي دانم چه بگويم و برايش تاسف مي خورم. اين آدم ها چطور مي توانند روي کارهاي دايي چشم پوشي کنند. او کم براي ما افتخار نياورده. يک حرفي پيرواني به من زد و من درباره دايي مي گويم. خدا علي دايي را علي دايي کرد. او اصلا تکنيکي نبود. يعني به راحتي نمي توانست يک بازيکن را دريبل کند و به چيزي که بيشتر از حقش بوده، رسيده. خيلي ها مي گفتند او مثل دهاتي ها فوتبال بازي مي کند و البته چيزهاي ديگر هم مي گفتند ولي با تمام اين حرف ها، او آقاي گل جهان شد. دايي بهترين گلزن تاريخ فوتبال ايران است. در بايرن مونيخ بازي کرده است. يکي از نماينده هاي ما در فيفاست. خدا علي را کرده علي دايي نه اين آدم هاي سياسي. هر کاري هم بکنند، تا وقتي که خدا نخواهد، علي دايي کوچک نمي شوند. آنها نمي توانند دايي را تکان بدهد. برايش هميشه آرزوي موفقيت مي کنم.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





  • نويسندگان : امیرحسین زینلی
  • تاريخ: جمعه 23 تير 1391برچسب:,

  • khabarfarsi

    امیرحسین زینلی

    khabarfarsi

    http://khabarfarsi.loxblog.com

    خبر(همه چیز از همه جا)

    خدا علي را کرده علي دايي نه اين آدم هاي سياسي

    خبر(همه چیز از همه جا)

    ایمیل:amir_rko1995@ymail.com خــــــــبـــــــــر(هـــــمــــــه چــــیـــــز از هــــمـــــه جــــــا)

    خبر(همه چیز از همه جا)